مامی مهربون من توآشپزخونه داشت برای ناهارم غذامی کشید که ببرم باخودم سرکار که دَدَی مهربونم به مامانم گفت:غذابیشتربکش براش.مامی گفت:نمی خواد این که درحدیه گربه غذامیخوره بسشه همین.....................!!!!!!!!!
مامی ^-^
دَدَی 0-0
خواهرزاده 2سالم :-))))
گربه سرکوچه @-0